قدم سوم سوال 27
ما با درمیان گذشتن آنچه که داریم میتوانیم آنرا حفظ کنیم
توجه ؛
جواب این سوال تجربه و درک گروهی کلاس قدم ما میباشد و به هیچ وجه بازتاب نظر انجمن معتادان گمنام NA نمیباشد ، و از طرفی قطعاً نمیتواند کامل باشد ، و لذا بدیهیست از زوایای دیگر و یا تجربه های دیگر بطور حتم ، قابل بررسی و جواب باشد .
قدم سوم .............. بخش سپردن
سوال 27 ) نیروی برتر چگونه مراقب اراده و زندگی من خواهدبود ؟
چگونگی مراقب بودن نیروی برتر ازما ، بستگی به درک ما ، از مفاهیم سپردن نشات میگیرد ، نیروی برتر یک قدرت نامحدود است و بطور گوناگونی در زندگی ، مراقب ما می باشد و ما باید در نظر داشته باشیم ، مراقب ما ، یعنی نیروی برتر ، کنترل کننده ما نیست بلکه حمایت کننده ما می باشد .
نیروی برتر در دو بخش مهم از هستی ، مراقب ما می باشد .
بخش اول - اراده ؛
منظور ما از اراده ، در واقع همان اراده شخصی می باشد که نیروی محرکه بیماری ما می باشد و انباشته از خودمحوریهاست و چون از ارکان بیماری می باشد ، ما در مقابل کنترل آن عاجزیم ، و لذا هر زمانی که خواستیم آنرا کنترل کنیم نهایتاً آنرا فعال کردیم و نتیجتاً به نقطه ایی رسیدیم که متوجه شدیم در این زمینه نمی توانیم برای خودمان کاری انجام دهیم ، در این نقطه بود که در قدم سوم متوجه شدیم ، بهتر است تسلیم شده و اراده مخرب خود را به نیروی برتری که به او اعتقاد و اعتماد و اطمینان داریم واگذار کنیم ، و همانطور که در کتاب فقط برای امروز صفحه دهم اردیبهشت ذکر میکند ؛
( اطمینان می یابم خداوندی که درک میکنم ، آنچه را نمیتوانم برای خود انجام دهم ، برای من انجام میدهد )
بنابراین ، با اطمینان به این نیرو ، چگونگی مراقبت او را در رابطه با اراده مخرب شخصی خود درمی یابیم ،بطور مثال ؛ ما بطور تجربی آموخته ایم که هر گاه با خلوص نیت و عمیقانه در دعاهای خود از خداوند میخواهیم نقص و یا ضعف اخلاقی ای را از ما بگیرد ، پس از مدتی این نواقص و ضعف اخلاقی در ما برطرف می شود . یکی از نشانه های مراقبت نیروی برتر از اراده شخصی ، همین طول مدت پاکی ما از مواد مخدر می باشد و همینطور معنای چگونگی مراقبتها و حمایت های این نیرو برای ما با حضور در جلسات بهبودی و کارکرد قدم و پویایی در مسیر بهبودی به وضوح قابل درک و مشاهده است .
بنابراین ما هرگاه در رابطه با نیروی مخرب اراده شخصی و هواهای نفسانی خود گرفتار میشویم از خداوند میخواهیم که از ما مراقبت کند وبه ما کمک کند و همان دعای معروف کتاب مقدس پایه را در دل و با زبان زمزمه میکنیم ؛
اراده و زندگی من را در اختیار بگیر ، مرا در بهبودی راهنمایی کن ، و شیوه زندگی را به من نشان بده .
بخش دوم – زندگی ؛
ما در این بخش از هستی خود براساس مفاهیمی که از فعل سپردن بدست آوردیم برای مراقبت خداوند از زندگیمان ، به او توکل میکنیم ، توکل یعنی اینکه خداوند از ما بهتر مسائل را میداند و لذا ما به کاردانی او اعتماد داریم و ما فقط بر اساس مسئولیت و شرح وظایفی که بعهده داریم عمل میکنیم ، معنای لغت توکل یعنی رها کردن و تفویض کردن و ، واگذاردن است ، . در واقع با توکل کردن به نیروی برتر ، درک از چگونگی مراقبت این نیرو برای ما کاملاً مشکوف می شود . ما با وکیل کردن خداوند در تمامی امور زندگی خود رفته رفته متوجه چگونگی مراقبت و حمایت های خداوند میشویم ، ما با تن دردادن و مقید بودن به اصول روحانی بطور شفاف درک واضحتری از چگونگی مراقبت نیروی برتر را در مییابیم . مثلاً بعنوان نمونه ما زمانی پاکی خود را یک معجزه می پنداشتیم ، فکر میکردیم که دیگر هرگز قادر نخواهیم بود بدون مصرف مواد مخدر زندگی کنیم و سرنوشت محتوم و غم انگیز خود را تا پایان عمر پذیرفته بودیم و پاکی خود را یک معجزه مپنداشتیم و شاید از معجزه هم بالاتر ، گاهی در اوج اعتیاد و نامیدی بخود میگفتیم ؛ حتی مسیح که مردگان را زنده میکرد اگر بیاید نمیتواند اعتیاد ما را برطرف کند ، و یا اینکه ما را شفا دهد ، اما اینک ، مدتیست که بدون مصرف مواد مخدر زندگی میکنیم ، علاوه بر این میخواهیم خود را مورد شناسایی قرار بدهیم ، تا از این طریق در فرایند رستاخیز روحانی قرار بگیرم و در این زمینه تغییراتی را بخوبی در خود مشاهده میکنیم و لذا بدون شک چگونگی مراقبت های یک نیروی برتر را در این رابطه کاملاً درک میکنیم ، و گاهی در دلمان اقرار میکنیم که ، خداوندا ؛
این ما نبودیم ،. . . واقعاً این ما نبودیم که پاک ماندیم ، بلکه این حمایت ها و مراقبتهای بیدریغ تو بود که ما را پاک نگه داشت . ما کور بودیم اینک بینا شده ایم ، کر بودیم شنوا شده ایم ، لال بودیم اینک متکلم شده ایم ، نادان بودیم اما اکنون دانای بر نادانی خود شده ایم ، گم شده بودیم ، امروز پیدا شده ایم ، دور از تو بودیم اینک نزدیک بتو شده ایم ، بی اعتبار بودیم اکنون معتبر شده ایم ، غیر قابل اعتماد و اطمینان بودیم ، اکنون معتمد و مطمئن شده ایم ، گدا بودیم اینک پادشاه وجود خود شده ایم ، غمزده و منزوی بودیم اما اکنون شاد و پویا شده ایم ، کذاب بودیم اکنون صادق و راستگو شده ایم و در یک جمله مرده بودیم و اکنون زنده شده ایم ...... پس ای خدا ، .... ای نیروی برتر ما ، چگونه میتوانیم مراقبت های تو را در این راستا متوجه نشده باشیم و یا آنها را ندیده بگیرم و سپاسگزار اینهمه حمایت های تو نباشم .
بنابراین وقتی دقت میکنیم متوجه میشویم که مراقبت های خداوند چقدر گسترده در زندگی ما اتفاق افتاده است و موهبت های آن در زندگی ما حقیقتاً خارج از شمار و قوه بیان ما می باشد . ضمناً درک بیشتر از مراقبت نیروی برتر در زندگی ما ، بستگی به هوش و تمرکز ما در رابطه با چگونگی حمایت این نیرو دارد و لذا باید مواظب تحلیل و تفسیر بسیاری از مواردی که در زندگی ما پیش می آید باشیم ، گاهی ممکن است در زندگی ، ما حمایت و یا مراقبتی را در اثر عدم آگاهی و یا دور اندیشی برای خود مضر بدانیم در حالیکه نفع ما در آن است .
بنابراین ، تفسیر و یا برداشت ، از چگونگی مراقبت های خداوند در زندگی ، بستگی مستقیم به نحوه روشن بینی ما دارد ، در واقع ما با ارتقاء دانش بهبودی و بالا بردن سطح شناخت و دانش معنوی خود و همینطور با عمل کردن به اصول روحانی ، میتوانیم مفاهیم ، چگونگی مراقبت های خداوند را درک کنیم .
https://telegram.me/nafasbenafas1
آدرس صوتی ما در یوتیوب " رادیو بهبودی "