ما با درمیان گذشتن آنچه که داریم میتوانیم آنرا حفظ کنیم   

توجه  ؛

              جواب این سوال تجربه و درک گروهی کلاس قدم ما میباشد و به هیچ وجه و عنوان نظر انجمن معتادان گمنام NA"  " نمیباشد ، و از طرفی قطعاً نمیتواند کامل باشد ، و لذا بدیهیست از زوایای دیگر و یا تجربه های دیگر بطور حتم ، قابل بررسی  و جواب باشد .  

نکته ؛

            برای نتیجه بهتر گرفتن از قدمها  رعایت دو نکته الزامی میباشید ، اول اینکه پاک باشیم ، دوم اینکه حتماً با حضور راهنما این قدمها را کار کنیم .

قدم یک ............ بخش انکار

سوال 11 ) چگونه دیگران را برای رفتار خودم سرزنش کرده ام ؟

                                                    همانطوریکه قبلاً در پروسه انکار ذکر شد یک از ابزارهای آن سرزنش کردن می باشد ، در حقیقت سرزنش کردن یکی از اساسی ترین ابزارهای انکارمیباشد  ، که برای توجیه و  خودفریبی در جهت منطقی جلوه دادن اعمال و رفتار دیوانه وار خودمان انجام میدهیم ، بطور مثال ؛

-         اگر در این کشور بدنیا نیامده بودم و در آمریکا بدنیا آمده بودم معتاد نمیشدم ! ... ( سرزنش کردن زندگی برای انکار و توجیه اعتیاد خودمان ) .

-         اگر همسرم مرا درک میکرد و مثل فلان زن بود من معتاد نمیشدم  ! . . .  ( سرزنش کردن همسر برای انکار اعتیاد و ادامه دادن به آن ) .

-         اگر در خانواده دیگری بدنیا آمده بودم معتاد نمیشدم ! . . (سرزنش خانواده )

-         اگر دیسکو یا کاباره در کشورم وجود داشت معتاد نمیشدم ! ( سرزنش حکومت برای ادامه اعتیادمان )

-         و و .......

                                                                     باری ، همینطور که می بینیم ، ما با سرزنش کردن زمین و آسمان میخواستیم مشکلات اعتیاد خود را با فرافکنی به دیگران نسبت بدهیم  ، و در واقع با این روشها میخواستیم  با خودفریبی و انکار ،  خودمان را مسئول پیامدها و آشفتگی های زندگی ندانیم ، و لذا با سرزنش کردن دیگران در واقع میخواستیم خودمان را تبرئه کنیم . بنابراین ، سرزنش کردن اصولاً یکی از شاخص های انکار میباشد و از بیماری ما سرچشمه میگیرد ، و لذا ما باید برای ادامه مسیر بهبودی مراقب باشیم که در هر زمینه ایی از سرزنش کردن خود و دیگران بطور جدی خودداری کنیم ، ما اساساً چیزی بنام سرزنش کردن  مثبت را نمی شناسیم ، و معتقدیم هر سرزنشی به هر شکل و فرم در کل منفی می باشد و ریشه در بیماری وانکار اعتیادمان دارد . بطور مثال ممکن است در فرایند بهبودی لحظاتی فرا برسند که در شرایط سرزنش کردن قرار بگیریم ، مثلاً ؛

-         چرا فلان دوست مصرف کننده اقدامی برای ترک نمیکند ؟! ( سرزنش کردن دیگران برای سرپوش گذاشتن به روی نواقص خودمان ) .

-         چرا فلان دوست انجمنی باز مثل گذشته زندگی می کند و اصلاً تغییری نکرده است ؟! ( سرزنش کردن همدردان برای توجیه اعمال دیگر بیماری خودمان ) .

-         و و . .

اصولاً سرزنش کردن دیگران  ، برای توجیه کردن رفتارهای بیمارگونه خودمان می باشد ، و لذا از قضاوتهای معتادگونه و غیر واقعی ما سرچشمه میگیرد ،  در واقع ما با سرزنش کردن دیگران میخواهیم فعال بودن بیماری خود را انکار و با توجیه آنها را منطقی جلوه دهیم .